دلمان به مستحبی خوش است که جوابش واجب است: السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی

گفتم : خداي من ، دقايقي بود در زندگانيم که ھوس مي کردم سر سنگينم راکه پر از دغدغھ ي ديروز بود و ھراس فردا ،بر شانه ھاي صبورت بگذارم و آرام برايت بگويم و بگريم ، در آن لحظات شانه ھاي تو کجا بود ؟

 

 گفت: عزيز تر از ھر چه ھست ، تو نه تنھا در آن لحظات دلتنگي که در تمام لحظات بودنت بر من تکيه کرده بودي ، من آني خود را از تو دريغ نکرده ام که تو اينگونه ھستي .

 

من ھمچون عاشقي که به معشوق خويش مي نگرد ، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم .

 

گفتم : پس چرا راضي شدي من براي آن ھمه دلتنگي ، اينگونه زار بگريم ؟

 

گفت : عزيزتر از ھر چه ھست ، اشک تنھا قطره اي است که قبل از آنکه فرود آيد عروج مي کند ،اشکھايت به من رسيد

 

و من يکي يکي بر زنگارھاي روحت ر يختم تا باز ھم از جنس نور باشي و از حوالي آسمان ، چرا که تنھا اينگونه مي شود تا ھميشه شاد بود .

 

گفتم : آخر آن چه سنگ بزرگي بود که بر سر راھم گذاشته بودي ؟

 

گفت : <> بارھا صدايت کردم ، آرام گفتم از اين راه نرو که به جايي نمي رسي ، تو ھرگز گوش نکردي و آن سنگ بزرگ فرياد بلند من بود ،که عزيز از ھر چه ھست از اين راه نرو که به ناکجاآباد ھم نخواھي رسيد .

 

گفتم : پس چرا آن ھمه درد در دلم انباشتي ؟

 

گفت : روزيت دادم تا صدايم کني ، چيزي نگفتي ، پناھت دادم تا صدايم کني ، چيزي نگفتي ،

 

بارھا گل برايت فرستادم ، کلامي نگفتي ، مي خواستم برايم بگويي .آخر تو بنده ي من بودي چاره اي نبود جز نزول درد  که تو تنھا اينگونه شد که صدايم کردي .

 

گفتم : پس چرا ھمان بار اول که صدايت کردم درد را از دلم نراندي ؟

 

گفت : اول بار که گفتي خدا آنچنان به شوق آمدم که حيفم آمد بار دگر خداي تو را نشنوم ، تو باز گفتي خدا و من مشتاق تر براي شنيدن خدايي ديگر ، من اگر مي دانستم تو بعد از علاج درد ھم بر خدا گفتن اصرار مي کني ھمان بار اول شفايت مي دادم .

 

گفتــم: مهربانترین خدا دوستت دارم

گفت: عــزیزتر از هرچه هست، من تو را دوستتـــر می دارم...



نظرات شما عزیزان:

علی
ساعت16:14---2 اسفند 1391
سلام واقعا وبلاگ زیبایی دارین به وبلاگ منم سر بزنین و نظر بذارین

hadi
ساعت12:49---1 اسفند 1391
salam dost aziz age mael bodi ye sar be ma bezan va nazareto dar morede tabadole link bego

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ن : yasin
ت : سه شنبه 1 اسفند 1391


محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.